جمعه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۷

فضیلتِ بزرگِ بستنِ حلقِ مبارک

من نمی فهمم که چرا هیچ کس، از خدا گرفته تا ادیسون، هیچ کدام به این فکر نیفتاده اند که یک چیزی اختراع کنند که به حذف کلمات کمک کند و بشود آدم بدون واژه با آن حرف بزند. این زبان مضراتش خیلی بیشتر از محسناتش است. اصلن مثل نفت است. با نداشتنش می توانی با خیال راحت هر کثافت کاری را به عهده ی این نداشتن بگذاری و در انواع و اقسام لجن جات (شاخه ی گسترده ای از پدیده های بشری) لم بدهی و سوت بلبلی بزنی، ولی داشتنش فقط باعث می شود که هی بخواهی از توی لجن بلند شوی و هی دست و پا بزنی و هی لجن ها را به سر و روی خودت و دور بری هایت بپاشی، هی شلپ شلپ کنی و سانت به سانت هیکلت را گند بزنی... همین است. زبان این جوری که هست اینقدر که نقص و کاستی دارد، اینقدرکه سطحش پایین تر از سطح خود آدم ها است، اینقدر که توان هایش اصلن با خود آدم قابل مقایسه نیست، اینقدر که ظرفیتش در مقابل انچه که باید گفته شود کوچک است و اینقدر که اصلن یوزر فرندلی نیست وبه کار بردنش (حتی نه اگر در حد سودمند، دست کم در حد بی ضرر) سخت است و شانس شکستش زیاد است که فقط باعث خراب تر شدن همه ی کارهای آدم می شود. نهایت بدی اش هم این است که الان نمی شود حذفش کرد، چون اولن جایگزینی ندارد، اگر نخواهی اش باید بروی قطب شمال زندگی کنی که تنها هم صحبتت خرس های قطبی باشند، و دومن باعث شده که به اش معتاد شویم و نتوانیم فراتر از حدودش فکر و زندگی کنیم. اینجوری است که دیگر یادمان رفته روش فهمیدن بدون حرف زدن را، روش فکر کردن بدون توضیح را، شیوه ی حذف حروف اضافه را؛ پس وقتی حرف نمی زنیم، کلن همه ی مسیرها را خطا می رویم و مجبوریم برای ماله کشی اش حرف بزنیم، توضیح بدهیم، بعد خوب یک چیزی می گوییم (یک عدد تلاش برای برخاستن از لجن) و به مدت خیلی وقت مجبوریم برای برگشتن به حالت اولمان (فقط کارها بدتر نشود، بهتر شدن پیشکشمان) مجبوریم هی شلپ شلپ کنیم و سرتا پای خودمان و سایر مقیمان مناطق لجن خیز وابسته به زبان را گند بزنیم.
آن وقت اوج بدبختی وقتی است که می خواهیم به خیال خودمان شوخی کنیم، بلد نیستیم و رسمن تک چرخ می زنیم!
اما وقتی مخاطبت بلد است با سکوت حرف بزند، با سکوت بفمدت، کلمه هایت را پیش گویی کند و هی پاورقی و توی پرانتز نخواهد، کلی عشق می کنی... وقتی طرفت برای دیدن منظورت نیاز به ژانگولرهای کلامی و رقصاندن واژه ها و بند بازی روی طناب سوء تفاهم ندارد...

هیچ نظری موجود نیست: