جمعه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۸

1984

حالا غرض از این پست اینکه، اگر خیال کرده اید که نیاز به دانش سیاسی بیشتری دارید برای این روزها و لاجرم، 1984 را بدون خیار شور و سس مایونز تناول می فرمایید من باب رفع نیاز و درک بهتر موضوع و اینها؛ حالا نه که خیلی کور خوانده باشید و مثلن کتاب فوق العاده ای نباشد و دانش سیاسی ندهد و اینها، نه خوب. فقط لطفن یک ریزه جربزه داشته باشید که وقتی کتاب را بستید، پک و پوزتان را در اسرع وقت جمع و جور کنید و قیافه ی دو نقطه دی بگیرید (می دانم سخت است، ولی خوب من به کرگدنی که می توانید باشید ایمان دارم.) و بگویید "خوب به من چه اورول اینقدر بدبینه و اصلن به هپیلی اور افتر اعتقاد نداره؟ اینجوریام که نیست که!" و سعی کنید یاد تئوری سیزیف خودتان نیفتید لطفن. برای سلامتی خودتان می گویم.

و به یاد داشته باشید که: "ناظر کبیر تو را می نگرد." ژوهاهاهاها... (من هم گاهی مازوخیسم دارم و ازش لذت می برم!)

پ.ن: یک روزی در همین روزهای زود زود، تئوری سیزیف را برایتان می گویم در همین وبلاگ. کامینگ سون...
پ.ن 2: الان بعضی ها می توانند قیافه ی آی تولد یو سو به خودشان بگیرند! لطفن نگیرند. ماهی بزرگ خودش به قدر کافی می داند که ایشان تولد می سو!

۱ نظر:

ایکاروس گفت...

قیافه ی دو نقطه دی هم می گیریم!
چرا؟
چون:

"...one must imagine sisyphus happy"